من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید
خدا گفت : نه
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی
من از خدا خواستم که بدنم را کامل سازد
خدا گفت : نه
روح تو کامل است . بدن تو موقتی است
من از خدا خواستم به من شکیبائی دهد
خدا گفت : نه
شکیبائی بر اثر سختی ها به دست می آید. شکیبائی دادنی نیست بلکه به دست آوردنی است
من از خدا خواستم تا به من خوشبختی دهد
خدا گفت : نه
من به تو برکت می دهم
خوشبختی به خودت بستگی دارد
من از خدا خواستم تا از درد ها
آزادم سازد
خدا گفت : نه
درد و رنج تو را از این جهان دور کرده و به من نزدیک تر می سازد
من از خدا خواستم تا روحم را رشد دهد
خدا گفت : نه
تو خودت باید رشد کنی ولی من تو را می پیرایم تا میوه دهی
من از خدا خواستم به من چیزهائی دهد تا از زندگی خوشم بیاید
خدا گفت : نه
من به تو زندگی می بخشم تا تو از همۀ آن چیزها لذت ببری
من از خدا خواستم تا به من کمک کند تا دیگران همان طور که او دوست دارد ، دوست داشته باشم
خدا گفت : ... سرانجام مطلب را گرفتی
باشد که خداوند تو را برکت دهد...
برای دنیا تو ممکن است فقط یک نفر باشی ولی برای یک نفر، تو ممکن است به اندازۀ دنیا ارزش داشته باشی
یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند
یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشند
یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم
که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهد
یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم
چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باش
الهی بنده ای گم کرده راهم
بده راهم که سرتاپاگناهم
اگر عمری به غفلت زیست کردم
تمام هستی ام را نیست کردم
بجز آیه لا تقنطو من رحمة الله
نمیباشد پناهم یا
الــــــــــــــــــــــــــهی
بسم الله الرحمن الرحیم
لا امشب به می باید وضو کرد و هر ناممکنی را ازخدا آرزو کرد مردم همه در لحظه تحویل سال، بی شک اول فرج تو را از خدا خواسته اند . یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال
حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لایزال الهی و تجدید حیات طبیعت می باشد
رابه خدمت شما تبریک و تهنیت عرض نموده و سا لی سرشار از برکت و معنویت
را ازدرگاه خداوند متعال و سبحان برای شما مسئلت مینماییم
انشاء اله در سایه حق تعالی همواره پایدار و سربلند باشید ناصر
عجب گیری داده خدا
مثل اینکه قرص نه خورده!!!!
مرسی دوست عزیز زیبا بود
جهنم هر کس انجایی است که حرف او را نفهمند...
نیمه شب در مهتاب
باغ و پاییز قماری کردند
آن یکی بر سر برگ
وین یکی بهر رهایی از مرگ
صبحدم بود که مرغان چمن می گفتند
باز هم باغ به تک خال بلاگستر باد
برگهایش را باخت !
از من تا خدا راهي نيست . . .
خُدایا...
تو را چه کَسی دَرآغــوش میگیرَد که اینگونه آرامی ...
سلام واقعا مفید وسازنده هست مطالبتون احساس زیبای امید به اینده ونزدیک شدن به خدا ...خدا خیرتون بده
این روز ها اگر خون هم گریه کنی
عمق همدردی دیگران با تو فقط یک کلمست:
اخی...
چه سکــــــــوتي دنيـــــــــــا را فـــــــــــرا مي گرفت !!!
اگــــــــر هرکســــــــــــي
تنهــــا به انــــــــــدازه ي صــــــــــداقتش
سخـــــن ميگــــــفت ...
این روزهــــا زیادی ساکتــــ شده ام حرفــــ هایم نمی دانم چــــرا به جای گلــــو ، از چشــــم هایم بیرونــــ می آیند . .
خدایه نقطه میذاره زیرباورت
"یاورت "می شه.
روزی کودکی پا برهنه در برف پشت ویترین فروشگاهی ایستاده بود
و داخل فروشگاه را نگاه می کرد.
خانمی آمد و دست کودک را گرفت و به داخل فروشگاه برد و برای کودک کفش و لباس خرید. کودک یه نگاهی به خانم کرد و گفت:تو خدایی؟
خانم جواب داد، نه؛ من یکی از بنده های خدا هستم.
کودک گفت از همان اول هم میدانستم با خدا نسبتی دارید
وقتی به خوبیها و مهربانی های تو می نگرم
بدیها و اشتباهات خود را مشاهده می کنم
و آنوقت که رحمت و بخشش بی منتهایت مرا نشانه میرود
بار شرمندگی گناهانم بیشتر از پیش بر دوشم سنگینی میکند
خدایا هر چه می دهی رحمت است و هر چه نمی دهی مصلحت
اگر مصلحت این است که هیچ چیز نداشته باشم راضیم به رضایت
ولی نظرت را از من مگیر
یاریم کن آن کنم که تو راضی باشی و آن طور شوم که تو می خواهی
خدای من خداییست كه اگر سرش فریاد كشیدم
به جای اینكه با مشت به دهانم بزند
با انگشتان مهربانش نوازشم می كند و می گوید
میدانم جز من كسی نداری !!!
خدایا شرمنده ام ...
خدایا گاه تو میدانی و من، و گاه تو می دانی و من نمی دانم؛
و گاه تو می دانی و من حتی نمی فهمم که نمی دانم!
خدایا آن ندانسته ها را برایم آشکار کن تا بدانم.
خدایا مرا از جهالت خویش به سوی حقیقت خود پرواز ده!
خدایا به قدرت بی انتهای تو ایمان دارم پس در صندوقچه قلبم همیشه امیدوارم؛
چه گله ای کنم که هر آنچه نمی دانم تو نیک می دانی پس حکمت دست
توست و جهل از من!
خدایا مرا بر ندانسته هایم ببخش و مرا برای دانسته هایم از عجب دور کن و یاریم کن ای پروردکار هستی بخش!
غنی ترین موهبتی که می توانیم به خدا تقدیم کنیم موهبت اشک است،
اشک های عشق و اشتیاق و آرزومندی به خدا.
دریغا! که برای چیزهای زوال پذیر، برای سایه ها اشک می ریزیم،
پس چه هنگام می آموزیم برای خدا که یگانه واقعیت زندگی است اشک بریزیم؟
گنج حقیقی زندگی چیست؟
نه ثروت، نه دارایی، نه لذت، نه اقتدار و نه شهرت.
گنج حقیقی زندگی ثروت روح است.
قدیسی در دروازه بهشت ایستاده بود. پرسید: خداوندا چه چیزی برایت آورم تا درهای بهشت را بر من بگشایی؟
ندا آمد: اشک های عشق، اندوه رنجدیدگان و تواضع قلب.
علامه شهید مرتضی مطهری میگفت:
(( بخدا که هیچکس را ثمر آنقدر نباشد
که به روی نا امیدی در بسته باز کردن ))
حضرت علی(ع):
کسی که زیاد درباره گناهان فکر کند گناهان او را به سوی خود بکشانند .
غررالحکم ح 3543 ص 18
هر وقت در زندگیت گیری پیش آمد و راه بندان شد،
بدان خدا کرده است، زود برو با او خلوت کن و بگو
با من چکار داشتی که راهم را بستی؟
هر کس که گرفتار است
در واقع گرفته یار است.
خدا فراموش شده ترین حقیقت هستی !!! صدا کردنش سواد و مدرک و پول و این چیزا رو نمی خواد یه دل شکسته می خواد یه توجه کوچیک به اونی که همه چیزت از اونه صداش کن ... تو دلت .... با زبونت ...با عملت
بنده ی من!
تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا
می دهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان
غافلی که گویا صدها خدا داری.
اگر می خواهی تندیسی زیبا شوی باید تحمل ضربه های چکش را داشته باشی!
* بزرگی آدمها به بزرگی عشقشان است نه به بزرگی اسمشان …!!
* از دوست به یادگار دردی دارم کان درد به صد هزار درمان ندهم!
تا چند سال قبل،
فکر می کردم همیشه باید کسی باشد
که حرف هایم را بشنود و بعد
این حرف ها مثل یک راز بین من و او باقی بماند …
اما حالا فکر می کنم،
بعضی از حرف ها را نمی شود به کسی گفت،
به هیچکس!
جز خدا…
بیائیم رنگ و بوی خدایی بگیریم
بیائیم و ببینیم که خدایی شدن چه زیباست
هوشیار باشیم که ما را برای آخرت و بقا آفریدند نه برای دنیا و فنا
تنهایی زمانی به سراغ انسان می اید که فراموش کند
خدا بهترین مونس اوست....
خدایا رهایم مکن
دانشجویی به استادش گفت:
استاد! اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و
تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم.
استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟
دانشجو پاسخ داد: نه استاد! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم.
استاد کناراو رفت و نگاهی به او کرد وگفت:تاوقتی به خداپشت کرده باشی او رانخواهی دید!
یـا صـاحــــــــــب الـــــــــــــــــزمـــــــــــان
صـــلی الله عـــــلـــیـک یــا أبــا عـــبـدالله ...
عــــیــــــــــــد غـــدیـــر
53453 بازدید
27 بازدید امروز
369 بازدید دیروز
785 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian